سبد خرید و سفارشات
اگر قرار باشد بایستی و به طرف هر سگی که پارس می‌کند سنگ پرتاب کنی، هرگز به مقصد نمی‌رسی - لارنس استرن
هیچ گاهبه ندرتگاهیاغلبهمیشه
من مخاطرات هر آلترناتیو را پیش از تصمیم گرفتن ارزیابی می کنم.
وقتی تصمیمی گرفتم،آنرا نهایی می‌دانم ـ چون مهارت تصمیم‌گیری من همیشه قوی است.
پیش از آغاز فرایند تصمیم گیری سعی می کنم موضوع واقعی را مشخص کنم.
من برای یافتن راه حل های بالقوه یک مشکل، متکی به تجربه خودم هستم.
من معمولاً یک حس درونی در مورد مشکلات دارم و برای تصمیم گیری متکی به آن هستم.
من گاهی از پیامدهای واقعی تصمیم های خودم غافلگیر و مبهوت می شوم.
من از یک فرایند مشخص و تعریف شده برای سازماندهی تصمیم هایم استفاده می کنم.
فکر می کنم شریک کردن ذینفعان متعدد در تولید راه حل ها می تواند این فرایند را بیش از آنچه باید دشوار و پیچیده کند.
اگر در مورد تصمیم خودم مردّد باشم بر می گردم و مفروضات و فرایند را دوباره بررسی می کنم.
من برای انتخاب بهترین ابزار تصمیم گیری در مورد هر تصمیم خاص وقت صرف می کنم.
من پیش از تصمیم گرفتن انواع راه های بالقوه را در نظر می گیرم.
من قبل از ابلاغ تصمیم خودم، برنامه ای برای اجرای آن تهیه می کنم.
در یک تصمیم گیری گروهی من معمولاً از پیشنهادهای دوستانم حمایت می کنم و سعی می کنم راهی برای اجرایی کردن آنها بیابم.
در هنگام ابلاغ تصمیم، دلایل منطقی و توجیه خودم را هم در آن می گنجانم.
اجرای برخی از گزینه هایی که من انتخاب کرده ام دشوارتر از حد انتظار من بوده است.
من ترجیح می دهم خودم تصمیم بگیرم و سپس به دیگران اطلاع بدهم که چه تصمیمی گرفته ام.
من مهم ترین عوامل در هر تصمیم را مشخص و سپس از آنها برای ارزیابی انتخاب های خودم استفاده می کنم.
من برای جلب حمایت دیگران از برنامه هایم بر اینکه به تصمیمهایم چقدر اطمینان دارم، تأکید می کند.